سفارش تبلیغ
صبا ویژن

متن کامل نطق انقلابی حسین فدایی در مجلس

ارسال‌کننده : محسن جلالوند در : 88/2/7 7:30 عصر

< language="java">var CC=0; var CommAr=[0];

متن کامل نطق انقلابی حسین فدایی در مجلس

دوشنبه 7/2/1388 7:19 عصر| ندارد | < lang="js">document.write(CommAr[CC++]);0 نظر

بسم الله
الرحمن الرحیم پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان
مطهرش سخن خویش را با جملاتی از حضرت امام خمینی(ره) شروع می کنم؛ «والله
قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم»؛.... «والله قسم من با
نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم»؛.... «والله قسم من، رأی به ریاست‌جمهوری
بنی‌صدر ندادم»؛.... «من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان
بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام
پُر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت‌تأثیر دروغهای دیکته شده
که این روزها رادیوهای بیگانه آنرا با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند
نگردند.(پیام معروف 6/1/1368، صحیفه امام، مجموعه آثار امام، جلد 21، ص
331 و 332)« جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست؛ جنگ ما جنگ فقر و
غنا بود؛ جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی
وجود دارد».

بسم
الله الرحمن الرحیم پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و
خاندان مطهرش سخن خویش را با جملاتی از حضرت امام خمینی(ره) شروع می کنم؛
«والله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم»؛.... «والله قسم من با
نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم»؛.... «والله قسم من، رأی به ریاست‌جمهوری
بنی‌صدر ندادم»؛.... «من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان
بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام
پُر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت‌تأثیر دروغهای دیکته شده
که این روزها رادیوهای بیگانه آنرا با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند
نگردند.(پیام معروف 6/1/1368، صحیفه امام، مجموعه آثار امام، جلد 21، ص
331 و 332)« جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست؛ جنگ ما جنگ فقر و
غنا بود؛ جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی
وجود دارد».

درجای دیگر فرمودند: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد؛
تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین
ببرند،.... و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم در اصول همچون گذشته
پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند». «پیام معروف امام‌(ره)معروف به
منشور روحانیت 3/12/1367 ـ صحیفه امام، مجموعه آثار امام، جلد 21 ص284 و
286»


معتقدم
ترسیم «ماجرای قدرت‌طلبان فتنه‌گر» و «افشای کانون فتنه» برای جلوگیری از
ثبت ناصحیح وقایع و تبیین مسائل پشت‌پرده و عبرت‌آموز ضرورتی است که
اجمالاً بدان می پردازیم:


ترسیم
آرایش سیاسی کشور از ابتدای انقلاب به دو جناح چپ و راست بر اساس اصول و
منطق صحیحی نبوده و مبتنی بر ادبیات سیاسی قبل از پیروزی انقلاب بود.
چنانچه نه حضرت امام راحل و نه مقام معظم رهبری هیچگاه این دسته بندی را
قبول نداشته‌اند. این تقسیم‌بندی با هدف صف‌آرایی کاذب و رودررو قرار دادن
نیروهای انقلاب برنامه‌ریزی شده و کسانی که بر آن پافشاری می‌کنند به
دنبال هدردادن فرصتهای ملی و مستهلک کردن ظرفیتهای عظیم نیروهای انقلاب
اسلامی هستند. پشت‌پرده این خط‌کشی‌ها همواره جریانی انحرافی و افراطی به
عنوان کانون اصلی فتنه وجود داشته که با پنهان‌سازی ماهیت اصلی خود، فضای
بدبینی و بی‌اعتمادی و اختلاف در بین نیروهای انقلاب را دامن زده است.
نگاهی به تاریخ عبرت‌آموز انقلاب‌اسلامی نشان می‌دهد که این کانون قدرت
برای حفظ موجودیت خود از هیچ کوششی فروگذار نبوده و در مقاطع مختلف وقتی
فضا را مساعد می‌دیده، با سلاح «هدف وسیله را توجیه می‌کند» وارد صحنه شده
و از طریق ایجاد تنش در جامعه، اختلاف افکنی و توطئه‌ میان مردم و
مسئولین، برای رسیدن به قدرت تلاش کرده و می‌کند. آنها موج‌سواران ماهری
هستندکه همیشه بر سر سفره قدرت و جریان تأمین کننده آن حاضر و ناظر
بوده‌اند و تنها در مقاطعی ناکام بوده‌اند که جریان اصیل انقلاب چون سد
مستحکمی در برابر آنان ایستادگی کرده است. این جریان قدرت‌طلب، از
لایه‌های مختلفی شکل گرفته که شاید در نگاه اول متضاد و در برخی اوقات
ناهمگون به نظر برسد اما چون مهمترین هدف آنها قدرت‌طلبی و نفوذ در
جریانات مختلف نظام و نفی دیگران است، متشکل شده‌اند. موضع ما نسبت به
آنان به عنوان یک جریان مستمری است که خط انحرافی واحدی را دنبال می‌کنند
وگرنه عناصری که از روی اتفاق یا اشتباه یا غفلت و به صورت نقطه‌ای با این
جریان تلاقی داشته اند، مشمول این تحلیل نیستند.


البته
ما عملکرد شخصیتها و جریانات هر چند محبوبی که با ماهیت انحرافی و افراطی
این جریان آشنایی داشته اما با وجود مستقل‌نمایی خود، از این جریان برای
فشار آوردن و فضاسازی انتخاباتی بهره می گیرند نیز صحیح نمی‌دانیم. در این
جریان انحرافی و فتنه گر تعدادی از مهره‌های اصلی و مسئله‌دار باند مخوف
مهدی هاشمی معدوم، حلقه کیان، افراطیون جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین،
سردمداران و سرمایه‌گذاران روزنامه‌های زنجیره‌ای، ملی‌مذهبی‌ها، سکولارها
و لائیک‌ها، غائله‌افکنان قتلهای زنجیره‌ای، سابقه‌داران از منافقین و
لیبرالها، نهضتی‌ها و افراطیون مدعی انقلابی‌گری که طراحان اصلی ایده
کنارگذاردن نیروهای ارزشی و استحاله نظام در دوران دوم خرداد بوده‌اند،
مشاهده می‌شود. طراحی پروژه «عالیجناب سرخپوش و خاکستری» از آستین همین
جریان بیرون آمد و کار را به جایی‌ رساند که منجر به کناره گیری‌ جناب
آقای هاشمی از مجلس ششم شد. حمایت از اقدامات براندازانه نظیر کنفرانس
برلین، ماجرای کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 و هدایت کودتاچیان از داخل
وزارت کشور و نهاد مدیریت اجرائی کشور با پشتیبانی همین جریان صورت گرفت.
اینان همواره چون پیاده نظام استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و انگلیس
رژیم صهیونیستی دائماً با تئوری‌پردازی و ایجاد بلندگوهای داخلی، اراده
آنان را در قالب الفاظ و ادبیاتی به ظاهر زیبا و روشنفکرمابانه و البته
مرعوبانه، تبیین و تبلیغ و زمینه‌سازی کرده و می‌کنند. در شرایطی که
استکبار جهانی با حداکثر ظرفیت، تهدیدات خود را علیه نظام مقدس‌جمهوری
اسلامی نشانه رفته است، این جریان با علامتهایی که می‌فرستد و
چراغ‌سبزهایی که می‌زند، با القای فضای ناامن‌ داخلی، اختلافات فرقه‌ای و
قومی، متزلزل نشان دادن دولت، بحرانی نشان دادن و اضطراری معرفی‌کردن
شرایط داخلی کشور تلاش می‌کند، که بیشترین زمینه و خدمت را برای دشمنان
ایران فراهم می‌آورد. طراحی مدلهای نرم برای فروپاشی نظام مانند حاکمیت
دوگانه، نهادهای انتخابی و انتصابی، فشار از پایین چانه‌زنی ازبالا، فتح
سنگر به سنگر، فشار از بیرون و فروپاشی‌ از درون، اعتصابات و تحصنهای
دسته‌جمعی مسؤولان، استعفاهای گروهی و تهدید به خروج از حاکمیت،
علامت‌دادن به بیگانگان و سیاه‌نمایی شرایط اقتصادی و سیاسی کشور از
شگردهای این جریان انحرافی و افراطی است.


ادعای
تقابل گفتمان اصولگرایی با اصلاحات یا آزادی، از القائات و فتنه‌های دیگر
این جریان است. مهندسی پمپاژ تنش و ناامنی، منحرف کردن ذهن مسئولین از
مشکلات اصلی مردم، پیاده‌سازی عملیات روانی و حرمت‌شکنی نسبت به اصول و
مقدسات این ملت از جمله عصری پنداشتن دین، تاریخی انگاشتن وحی و
کینه‌جویانه خواندن واقعه عاشورا، به موزه سپردن افکار امام و شهدا،
زیرسوال بردن عصمت ائمه، شبهه در حدود اختیارات رهبری، تقسیم‌بندی نهادها
به انتخابی و انتصابی برای ایجاد صف‌آرائی، تخریب شورای نگهبان و نظارت
استصوابی، تخریب سپاه و بسیج و تبلیغ جدایی دین از سیاست، از دستاوردهای
این جریان است. اینان بازیگران زبردستی هستند که نکات ضعف بعضی موثرین را
شناخته و با نفوذی که در مراکز حساس داشته‌اند برای هر کدام پرونده‌ای
تشکیل داده تا در مواقع لزوم از آن برای مجبور کردن آنها به همراهی خود
استفاده کنند. جذب عناصری که روحیه گوشه‌گیری دارند یا به اصطلاح مورد
بی‌مهری واقع شده‌اند با وسوسه‌های خناسانه و دمیدن نَفَس مسموم قدرت‌طلبی
در آنان، از دیگر شیوه‌های این جریان انحرافی است. این جریان برای تامین
روحیه افزون‌طلبانه، انحصارگرایانه و تمامیت‌خواه خود، سه کانون «قدرت» و
«ثروت» و «رسانه» را به آسانی گرد هم آورده تا طرح جدید خود، برای القای
ناکارآمدی مدیریت اجرایی و ترسیم شرایط اضطراری و بحرانی کشور از طریق
سیاه‌نمایی و ترسیم فضای یأس‌آلود به اجرا بگذارد تا بر اساس آن القاء شود
که تنها راه نجات، «تشکیل دولت وحدت ملی» برای «نفی احمدی‌نژاد» است.


این
شبکه اختاپوسی در بازی جدید خود با ماسک جدیدی که بر صورت نهاده، به دنبال
یارگیری از جبهه رقیب است. بی‌حساب نیست که شبکه عملیات روانی آنها به
صورت گسترده و لحظه‌ای عمل می‌کند. هر حادثه‌ای در گوشه‌ای اتفاق بیفتد به
بهانه آن طنز و تمسخری علیه دولت و احمدی‌نژاد می‌سازند و طوفانی سهمگین
از تحقیر و تخریب علیه ایشان تدارک می‌بینند؛ غافل از اینکه «ومکروا و
مکرالله والله خیر الماکرین» و اینکه «عزت و ذلت از خداست». تدبیر رهبری،
بصیرت و وحدت و تبعیت ملت و تلاش و کوشش دولت خدمتگزار و مسئولین همچون
گذشته تمامی دسیسه‌‌چینی‌ها و فتنه‌افکنی‌های آنان را نقش بر آب کرده و
می‌کند.


امروز
ملت بزرگ ایران مقتدرتر از همیشه در صحنه است و با کرامت و بزرگ منشی ذاتی
خود، از کنار این توطئه‌ها با سرافرازی عبور کرده و می‌کند. وما یادآور
می‌شویم که: در ذات گفتمان اصول‌گرایی و هر عنصر اصول‌گرا، روحیه
اصلاح‌طلبی نهفته است. اصولگرایی، گفتمان آحاد ملت ایران است و نه شعار یک
حزب خاص؛‌ اصلاحات را در تسهیل و تسریع خدمت‌رسانی به مردم می‌دانیم و
«نه» خودباختگی در برابر فرهنگ غربی و سازش با دشمنان ملت؛ اصلاحات را در
هموار نمودن پیشرفت و عدالت میدانیم «نه» تخریب ارکان نظام و ساختارشکنی؛
اصلاحات را در تحقق سیره و روش حضرت امام‌(ره)و رهنمودهای رهبری میدانیم
«نه» در سازش با دشمنان امام و شهداء و شادی جبهه استکبار اصلاحات را در
رفاه و آسایش و امنیت آحاد ملت می‌دانیم «نه» تزریق ناامنی و یأس و
اختلاف‌افکنی در بین مردم؛ اصلاحات واقعی را در پیمودن راه امام حسین‌(ع)و
شهدای کربلا می‌دانیم «نه» در ضعف و زبونی و دریوزگی؛ و اما برای اینکه به
گوشه‌ای از دستاورد و تلاش اصول‌گرایان اشاره شود، ذهن هر انسان منصفی را
متوجه ارزیابی دو شرایط و دو زمان(شرایط مدیریت کشور در دو دوره کاملاً
متمایز)جلب می‌کنیم‌.


سالهای
نه‌چندان‌دور 7 و8 سال قبل را تصور کنید و امروز را؛ تیترهای روزنامه‌ها،
اخبار جاری کشور، مباحث مجلس و دولت، روابط بین‌الملل، وضعیت اقتصادی و
اینکه در آن زمان چه چالشهایی پیشروی ملت بوده و چالشهای امروز کشور چیست؟
آن روز برای دستیابی به حق مسلم ملت ایران، دشمنان شرط می‌گذاشتند و تهدید
می‌کردند و عده‌ای در داخل کشور و حتی در مجلس با ارائه طرح 3 فوریتی درست
در زمانی که نماینده کشورمان در پاریس در حال مذاکره بود به دنبال تمکین
ذلت‌بار بودند و امروز ملت بزرگ ایران با اقتدار در صحنه ایستاده است و
نقشی تعیین کننده در معادلات منطقه‌ای و جهانی دارد؛ آن روز حرف زدن از
اسلام و امام و شهدا، ارتجاع بود و شرمندگی و امروز افتخار و سربلندی؛ آن
روز مقاومت مساوی با خشونت انگاشته می‌شد و امروز مقاومت، ره‌آورد انقلاب
ایران است برای آزادیخواهان جهان؛ آن روز پذیرفتن نظام تک قطبی،
اجتناب‌ناپذیر القاء می شد و امروز برچیدن آن، شعار همه است. آن روز نظام
لیبرال دموکراسی غرب تنها راه نجات و قبله آمال بعضی‌ها بود و امروز رهایی
از آن، آرمان همه؛ آن روز در کتاب مبانی نظری برنامه چهارم می‌نوشتند هضم
در هنجارهای ظالمانه قدرتهای جهانی موجب رشد و شکوفایی است و امروز
خودباوری و مجاهدت علمی و توانستن، فرهنگی است برای توسعه و پیشرفت و تحقق
عدالت و سرمشقی است برای کشورهای مستقل و ملتهای آزاده؛


آن
روز اگر فضائی ساختند تا هنرمندانی دلخوش از بیگانگان، ارزشهای این ملت را
تخریب کنند، امروز فضائی ساخته شده تا با همت هنرمندان متعهد، فرهنگ اصیل
این مرز و بوم توسعه یابد. اگر دیروز روحیه اقتصاد بسته و دولتی و کوپنی،
فضای فکری این جریان بود و روز دیگر با 180 درجه چرخش، اقتصاد
سرمایه‌‌داری را الگوی نجات‌بخش دانسته می شد. اما امروز فضای اقتصاد کشور
«توسعه عدالت‌محور» است که رویکرد اصلی دولت می‌باشد. آن روز اگر فضائی
تبلیغ می‌شد که سرمایه‌گذار و تولید‌گر و کارآفرین بدنبال خروج سرمایه یا
رانت‌خواری است، امروز با ابلاغ سیاستهای اصل 44 زمینه‌سازی شده تا در جهت
شکوفایی و سازندگی این کشور تلاش ‌کنند. آن روز اگر در فضای ساخته شده،
دانشجو سرگردان از زندگی و به دنبال مناسبات ناصحیح رفتاری بود، امروز در
فضائی هستیم که دانشجو در مسیر خلاقیت و ابتکار و تولید علم و فن‌آوری،
می‌تواند با افتخار به مجاهدت علمی بپردازد. آن روز اگر دائماً القاء گسست
نسلها، گسست حاکمیت و بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسؤولین را تبلیع و تهدید
می‌نمودند، امروز بازسازی اعتماد عمومی نسبت به دولت و ساختارهای نظام یک
فرصت و دستاورد گران سنگ است. آن روز اگر مردم با مسئولانی طرف بودند که
از تفریح و مسافرت خود و خانواده‌شان به کشورهای اروپایی و یا جزایر قناری
تعریف می‌کردند، امروز خدمتگزاران آنها شبانه‌روز بدون آن که تعطیلی و
تفریحی داشته باشند، خود را بدهکار مردم و در خدمت آنها می‌بینند. آن روز
اگر قاچاقچیان و ارازل و اوباش و برهم‌زنندگان انظباط اجتماعی احساس امنیت
کرده و جولان می‌دادند، امروز برقراری قانون و نظم اجتماعی یک ارزش و
متخلفان در گوشه‌ای خزیده و یا در حال مجازات به سر می‌برند. آن روز اگر
برخی دولتمردان برج عاج‌نشین از فراز ابرها مردم را ناچیز می‌دیدند، امروز
حضور بالاترین مقامات اجرایی در دورترین نقاط کشور و ارتباط رودررو با
آحاد ملت و دمیدن روح امید و نشاط در آنها سرمایه بزرگی شده که قابل
اندازه‌گیری نیست. اگر آنروز مفسدین اقتصادی و رانت‌خوران با برخورداری از
حمایت کانون‌های قدرت در حیف و میل اموال عمومی یدطولایی داشته و رجزخوانی
می‌کردند، امروز فضای کشور و دولت و مجلس برای آنها تنگ و ناامن است. آن
روز اگر تلاش می‌شد با مواضع ساختارشکنانه و عبور از گفتمان انقلاب اسلامی
در فضای رقابتهای انتخاباتی، یک خط و گفتمان انحرافی را بر ملت بزرگ ایران
تحمیل کنند، امروز مفتخریم که شعارهای انتخاباتی حتی رقبا در چهارچوب نظام
و انقلاب و خط امام و رهبری و خدمت به ملت رقم می‌خورد. و تازه ترین
دستاورد، ایستادگی شجاعانه شخص احمدی نژاد در مقابل دجالان بی آبروی
صهیونیزم در نشست بین المللی ضد نژادپرستی در ژنو می باشد که درود و سپاس
همه آزادیخواهان را برانگیخت. به راستی کدام وجدان بیدار و منصفی، منکر
این همه دستاورد است وآیا اینهمه جز به همت و پایداری ملت بصیر و تلاش و
کوشش اصولگرایان، خدمتگزاران دولت نهم و شخص «احمدی‌نژاد» حاصل شده است؟
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند به راستی اگر اینها
دستاورد نیست، پس چیست؟ آیا این احیای گفتمان انقلاب اسلامی نیست؟ آیا این
توسعه راه امام و شهدا نیست؟ مبادا اشکالات موجود و دمیدن وسوسه‌های
شیطانی خناسان موجب شود که نسبت به این همه دستاوردهای عظیم اصولگرایان
غفلت نموده و در انجام وظیفه و تکلیف و رسالت تاریخی خود دچار شک و تردید
شویم؟ در خصوص حوزه انتخابیه نیز به دلیل کمبود وقت در فرصت مقتضی بدان
خواهم پرداخت. انشاء الله والسلام




کلمات کلیدی : میر حسین موسوی، احمدی نژاد، انتخابات، حسین فدایی

جنبش دعوت از احمدی نژاد